توصیههای کاری ارزان هستند. افراد خیرخواه همیشه سعی میکنند به شما بگویند که باید چه کار کنید، چه از آنها خواسته باشید یا نه. متأسفانه، تمام توصیههای کاری خوب نیستند. در واقع، برخی از آنها مطلقاً بد هستند. در ادامه ۱۰ نمونه از بدترین توصیههای شغلی که باید از آنها چشمپوشی کنید را خواهید دید.
۱- اکنون تنها به داشتن یک شغل فکر کنید، حتی اگر آن را دوست نداشته باشید.
این واقعاً ایدهی خوبی نیست مگر اینکه شدیداً به پول احتیاج داشته باشید. این کار در حق خودتان و کارفرما بیانصافی است. با مجبور کردن خود برای پذیرش شغلی که به آن علاقه ندارید باعث بیانگیزگی و نارضایتی خود میشوید؛ یا خیلی زود برچسب متقاضی دائمی شغل به شما تعلق میگیرد که به وجهه و اعتبار شما آسیب میرساند.
۲- شغلی را برگزینید که بیشترین درآمد را دارد.
پول خوشبختی نمیآورد. فیش حقوقی همه چیز نیست. شما باید به موارد دیگری نیز فکر کنید، از جمله: وظایف شغلی، مجموعهی سودها، فرهنگ شرکت، توازن بین کار و زندگی و فرصتهای پیشرفت. اگر شما در شغلی ناخوشایند گیر کرده باشید، پول دیگر اهمیتی نخواهد داشت.
۳- شغلی را برگزینید که در انجام آن خوب عمل میکنید.
شما قطعاً در کارهای متفاوتی خوب هستید. تنها دلیل داشتن یک شغل این نیست که در آن خوب باشید. شما ممکن است در انجام کاری خبره باشید اما از آن لذت نبرید یا هدفی در آن نیابید. اگر شما راننده ماهری هستید آیا به این معنی است که برای گذران زندگی باید راننده تاکسی شوید؟ بیشتر مردم در شغلهایی خوشحالند که بتوانند از استعدادهای خود برای کشف علایق بهره بگیرند.
۴- سخت کار کنید و پیشرفت کنید.
کارفرمایان به ارزشی که با خود به شرکت میآورید اهمیت میدهند نه سخت کار کردن شما. هیچ تضمینی برای ارتقای شغلی شما وجود ندارد. اگر مسئولیتهای بیشتری میخواهید، قدم بردارید و آن را به دست آورید.
۵- هر کار می کنید، مشکل درست نکنید.
اگر میخواهید در کار خود سرآمد باشید، باید مورد توجه قرار بگیرید. اگر بتوانید به دنبال راههای بهتری برای انجام کار باشید و پروژههای متفاوتی را قبول کنید برای کارفرمای خود یک سرمایه محسوب میشوید. تنها به این خاطر که شرکت شما به شیوهای خاص فعالیت میکند به این معنی نیست که بهترین روش باشد، بنابراین، خلاق باشید و راجع به وضع موجود سؤال بپرسید.
۶- از علایق خود پیروی کنید و پول به سمت شما سرازیر خواهد شد.
انجام کاری که به آن علاقهمندید مهم است اما بدان معنا نیست که حقوق خوبی به خاطر آن دریافت خواهید کرد. علایق شما باید نیازی را پاسخگو باشید یا مشکلی را حل کند. شما باید در بعضی از زمینههای موردعلاقه ی خود مهارت داشته باشید تا بتوانید آن را به فروش برسانید، راجع به آن بنویسید یا آن را بیاموزید و از این طریق کسب درآمد کنید. فقط به علایق خود فکر نکنید و از قوای طبیعی و چیزی که به شما انرژی میدهد هم استفاده کنید. محل تلاقی علایق، استعدادها و چیزی که دنیا لازم دارد برگ برندهی شما برای به دست آوردن پول خواهد بود.
۷- همان جایی بمانید که در آن احساس راحتی میکنید.
راحت بودن به این معنی نیست که شغل مناسب را پیدا کردهاید. راحتی اغلب به دلزدگی و بیعلاقگی منجر میشود. رضایت کاری زمانی به اوج میرسد که از مهارتها و خلاقیت خود برای انجام کاری که از آن لذت می برید استفاده کنید. چالشها را پیدا کنید و از فرصتها برای آموختن و بالندگی استفاده کنید.
۸- شغل حقیقی داشته باشید.
شغل حقیقی چیست؟ نظر افراد در مورد شغل حقیقی متفاوت است. آیا پیک موتوری نیمه وقت شغل کاذب است؟ کار کار است، و هر کاری که انجام میدهید شغل واقعی است. ممکن است کاری که انجام میدهید را به عنوان شغلی برای آینده نپندارید اما به خاطر اینکه خودتان یا دیگری آن را شغل حقیقی نمیدانید کار خود را دست کم نگیرید. در هر کاری درسهای ارزشمندی نهفته است، چه حقیقی باشد چه کاذب.
۹- هر حقوقی که به شما پیشنهاد میشود را دریافت کنید.
اکثر کارفرماها معمولاً کمترین مقدار حقوقی که در ذهن دارند را پیشنهاد میدهند. آنها انتظار دارند در مورد حقوق خود مذاکره کنید. خیلی متوقع نباشید اما از پیشنهاد حقوق بیشتر نیز نهراسید. آنها احتمالاً پیشنهاد شما را نمیپذیرند ولی حداقل بیشتر از حقوق موردنظر خود را در نظر میگیرند.
۱۰- حتی اگر از شغل خود متنفر هستید، آن را ترک نکنید.
زندگی کوتاهتر از آن است که بخواهید شغلی را ادامه دهید که از آن متنفر هستید. احساس نارضایتی آنقدر ناخوشایند است که به ابعاد دیگر زندگی از جمله سلامتی و روابط شخصی رخنه میکند و بر آنها تأثیر میگذارد. اگر از شغل خود ناراضی هستید به دنبال کار دیگر باشید.
زمانی که صحبت از شغل میشود، فقط شما میدانید که بهترین کار چیست. به علایق و استعدادهای خود گوش کنید و بهترین تصمیم را بگیرید.
برگرفته از:www.lifehack.org