برخلاف آنچه بسیاری از افراد فکر میکنند، اکثر فریلنسرها نه به دلیل نقص در مهارت و تخصص بلکه به سه دلیل اساسی با شکست مواجه میشوند.
تعهدات
همانند هر چیزی در زندگی، اجبار نکردن ۱۰۰ درصد خود از نظر فیزیکی و روانی برای انجام هر کاری میتواند موفقیت بلند مدت و کوتاه مدت شما را تخریب کند. ایجاد یک کسبوکار فریلنسینگ موفق نیز متفاوت نیست. اگر به طور متداوم زمان و تلاش (تعهد فیزیکی) را در کسبوکار فریلنسینگ خود به کار نگیرید و اگر به ذهنیت “بکارگیری تمام توان” (تعهد روانی) نرسید، شانس رسیدن به موفقیت کوتاه مدت و بلند مدت را نخواهید داشت.
نقص در خودشناسی
خودشناسی به عنوان استعداد تجزیه و تحلیل خود و توانایی شناخت فردی، مستقل از عوامل خارجی و افراد دیگر تعریف شده است. به عبارت دیگر خودشناسی به معنای رو راست بودن با خود در مورد قدرت، ضعف، خوشنودی، انگیزه، درد و صفات شخصیتی است. این موضوع در مورد چگونگی تفکر و دید دیگران نسبت به شما نیست، بلکه در مورد آن چیزی است که شما به دور از تفکر و نظر دیگران در مورد خودتان فکر میکنید و از خود میخواهید. فریلنسینگ در مورد شماست، پس آن را در مورد خودتان بسازید.
اولین قدم، واقع بین بودن در مورد خودتان است. زمانی که به خودشناسی رسیدید میتوانید:
– سعی کنید ضعفهای خود را بهبود ببخشید و عیوب خود را رفع کنید.
– تواناییها و علایق خود را تقویت کنید و به آنها تکیه کنید (به عبارت دیگر میتوانید از خوب به عالی و سپس از عالی به فوقالعاده پیشرفت کنید.)
ما معتقدیم افرادی که در تعداد کمی کار عالی هستند نسبت به افرادی که در کارهای زیادی خوب هستند برتری دارند. بنابراین اگر شما بر خوب بودن در کارها متمرکز شوید، فردی خواهید بود که در بسیاری از کارها خوب است. اما اگر بر عالی بودن در کارهایی که در آنها خوب هستید و از آنها لذت میبرید متمرکز شوید، بازی بزرگتری را آغاز کردهاید که افراد دیگر قادر به انجام آن نیستند.
شما یک کسبوکار را اداره میکنید
بسیاری از فریلنسرها با کار خود مانند یک کسبوکار رفتار نمیکنند. در نتیجه پول زیادی از دست میدهند که مانع از رشد آنها میشود. ذهنیت ما در مورد کسبوکار مفهومی مرسوم است که شامل محل کار و کارمندان میشود؛ چیزی که اکثر فریلنسرها فاقد آن هستند.
کسبوکار به طور ساده بر اساس روند یک تبادل است: دریافت پول در مقابل ارائه محصول یا خدمات. این که بخواهید مانند یک کسبوکار با خود برخورد کنید بدین معنا نیست که باید محلی را برای کار داشته باشید و کارمندانی را استخدام کنید. مفهوم آن این است که باید:
– بازاریابی کنید.
– برند شخصی و حرفهای خود را ایجاد کنید.
– روشهایی را برای فروش محصول و یا خدمات به بالاترین ارزش فرابگیرید.
– بودجهای را ایجاد کنید و به آن پایبند باشید.
همچنین ضروری است که از عرضه و تقاضای زمان خود آگاهی داشته باشید – به این معنا که هر چه مشتریان بیشتری متقاضی خدمات شما باشند و در نتیجه هرچه زمان کمتری برای عرضه به مشتریان داشته باشید، میتوانید هزینه بیشتری برای زمان و خدماتتان دریافت کنید.
برگرفته از: www.freelancersunion.or